متن آهنگ باور از رضا پیشرو
من خواب بودم که انگار تو خونه بوی تو اومد … باز کردم پنجره رو داشت بارون میومد
باور نمیکنم نبودنت کنارمو … کنار بوی خوب اود یه ماه خونه سوت و کور
انگار امشب فرشته ها کنار منن … که دوس دارم تورو دوباره صدا بزنم
وقتی پنجره رو باز میکنی دستای نازتو میذاری روی شونه هام … اما این یه توهمه که وقتی من میفهمم اشک جاری میشه روی گونه هام
روبه روی باد هـــی به خاطرت هرچی که داشتمو دادم … دونه دونه باختمو اما عیبی نداره
وقتی تو دستاتو گذاشتی روی شونه هام … قول دادی تنهام نذاری روبه نور ماه
تکست آهنگ باور رضا پیشرو
انگار عیسی مسیح … نفهمیدی دوست دارم عمیقا با عشق
اومدم تو آخرین طبقه ی برج … اومد تو ذهنم رفتارای زننده ی تو میزدم عربده یه کارد تو دستام بود
ش به روزگار که فردامونو کشت … تو منو ول کردی وسط دنیای دیروزم
یه روز جدید میادو من تو دیروزم میسوزم … من میدونم میپوسم تو این شب لاجوردی
پس باید بکنم انگشتم رو به ماشه نزدیک … ما با مرگ قرار بود بکنیم همو ترک
حالا من دارم میرمو تو میمونی تک … چرا عشق تو نمیذاره که ماشه رو بکشم
چرا کنار من نیستی مث قبل … من خواب بودم که انگار تو خونه بوی تو اومد
باز کردم پنجره رو داشت بارون میومد … باور نمیکنم نبودنت کنارمو
کنار بوی خوب اود یه ماه خونه سوت و کور
نظر یادت نره